بررسی تطبیقی دیدگاههای آیت الله جوادی آملی وآیت الله مصباح یزدی درباب علم وعقل
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی
- author زهرا دهباشی
- adviser علی اکبر نصیری مرتضی عرفانی
- publication year 1391
abstract
انسان از نعمت بزرگی به نام نیروی عقل و اندیشه برخوردار است که این موهبت، او را از سایر موجودات، ممتاز نموده است. در مقایسه با سایر ادیان، اسلام بیشترین اهمیت و ارزش را برای عقل و اندیشه قائل شده است و عقل و شرع را مکمل هم و رابطه ی آنها را دوسویه و هماهنگ می داند.فراخوانی قرآن مجید به تعقل و اندیشیدنِ استدلالی و منطقی از موضوعاتی است که در بسیاری از آیات الهی با گونه های متفاوتی به صراحت بیان شده است، به شکلی که هیچ تأویلی را نمی پذیرد؛ از این رو در احادیث معصومین علیهم السّلام توجه خاصی به این مسئله شده است؛بنابراین در دیدگاه عالمان بزرگ شیعه،از جمله ایشان آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی اندیشه ی عقلانی و برهانی جایگاه بسیار والایی دارد آثار ایشان در این زمینه، گویای جایگاه ویژه ی عقل در مبانی تفکری آنان است.یکی از مباحث مرتبط با عقل ، مسئله حجیت و اعتبار عقل است بر اساس مهم ترین یافته های این تحقیق می توان گفت که در اندیشه آیت الله جوادی آملی، عقل همتای قرآن و سنت یکی از منابع اثباتی دین به شمار آمده نه آنکه در مقابل قرآن و سنت باشد، افزون بر آن، عقل جایگاهی رفیع در نظر آیت الله مصباح دارد و بر اعتبار و حجیت آن تأکیدکرده اند.با بررسی احادیثی که در باب عقل سخن به میان آورده است میتوان کارکردهای عقل را به دو دسته کلی تقسیم نمود. یک دسته از آیات و روایات به نقش معرفتی و نظری عقل اشاره دارند و انسان عاقل را دارای آگاهی های خاصی میدانند (مانند معرفت به خویشتن) و دسته ی دیگری از آن ها انسان عاقل را فردی متخلِّق به آداب ظاهری خاص می دانند و به تأثیر عقل در حیطه ی عملی و رفتاری فرد تأکید دارند (مانند پرستش خداوند). بنابراین، انسان عاقل از نظر آیات و روایات اسلامی (علی الخصوص شیعی)، فردی است که هم در بعد شناختی (تعلیم) و هم در بعد رفتاری (تربیت) به کمال مطلوب رسیده باشد. در مورد علم هم همین طور است و در روایات، علاوه بر نقش شناختی آن به نقش کاربردی و عملی آن نیز اشاره گردیده است؛ حضرت امیر مومنان علی علیه السلام می فرمایند « أیُّها النّاسُ اعلَموا أنِّ کَمالَ الدّینِ طَلَبُ العِلمِ و العَمَلُ بهِ ... » (کلینی: 1365 ص 35). در آثار حکماء و دانشمندان اسلامی، عقل به دو قسم نظری و عملی تقسیم شده و به هریک نوع خاصی از ادراکات نسبت داده شده است. ایشان عموماً عقل نظری را مدرک قضایای نظری و هست و نیست ها و عقل عملی را مدرک قواعد و قوانین مربوط به عمل و رفتار دانسته اند. با بررسی مفهوم و کارکرد عقل نظری و عقل عملی از دیدگاه حضرت آیت الله جوادی آملی متوجه می شویم ایشان با استناد به برخی روایات( کارکرد های متفاوتی برای عقل عملی نسبت به آنچه قول مشهور برای آن قائل است، نسبت می دهند.آیت الله مصباح یزدی نیز در این باره معتقدند . قوه مدرک انسان، همان عقل اوست که بیش از یکی نیست. کار این عقل، هم ادراک هست ها و نیست ها و هم ادراک بایدها و نبایدهاست علامه مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی علم را یک امر وجودی می داند و در این جهت با صدرالمتألهین موافق است و علامه مصباح یزدی می گوید: علم عبارت است از« حضورخود شئ یا صورت جزئی یا مفهوم کلی آن نزد موجود مجرد » ، وآیت الله جوادی آملی نیز علم را این گونه تعریف کرده اند :«علم وجودی است که حقیقت و صورت عاری از ماده دارد.» صورت های حسی و خیالی و عقلی جوهرهای مجرد مثالی و عقلی هستند که در عالم مثال و عقل وجود دارند و نفس با مرتبه مثالی و عقلی خود در آن موجود است. صورت علمی، مجرد از ماده و قوه است و با وجود خارجی خود نزد مدرِک حاضر است. علم حصولی در واقع یک اعتبار عقلی است که از معلوم حضوری به دست آمده است. اتحاد عاقل و عقل و معقول نیز در نزد این دو بزرگوار همان دید گاه ملاصدرااست در این باب ، به این معنا است که اول صورت معقوله پیدا می شود و این صورت معقوله هم عقل بالفعل و هم معقول بالفعل و هم عاقل بالفعل است. اما تعریف علم در دین اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام، با تعریفی که در بین مکاتب مختلف و عموم مردم رایج است، متفاوت است. درمکتب اهل بیت ، حقیقت علم نوری است که در پرتو آن، انسان جهان را آنگونه که هست میبیند و جایگاه خود را در هستی مییابد. نور علم مراتبی دارد که بالاترین آن نه تنها انسان را با راه تکامل خود آشنا میکند بلکه او را در این مسیر حرکت میدهد.و به مقصد اعلای انسانیّت میرساند . قرآن کریم با صراحت از این نور سخن میگوید: «آیا کسی که مرده دل بود و زندهاش کردیم و برای او نوری پدید آوردیم، تا در پرتو آن در میان مردم برود، چون کسی است که گویی گرفتار در تاریکیهاست و از آن بیرون آمدنی نیست؟»
similar resources
بررسی و نقد نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی
دانشمندان اسلامی تقریرهای مختلفی از علم دینی کردهاند. یکی از دیدگاههای ابتکاری در بحث علم دینی، دیدگاه عبدالله جوادی آملی است. وی که از موافقان علم دینی است، معتقد است علم اگر علم باشد (نه وهم و خیال)، حتماً دینی خواهد بود و اساساً علم، غیردینی نیست و هر علمی دینی است. برای اطلاق علم دینی به همۀ علوم، البته صحیح بودن و روشمندانه بودن، شرط علمیت یک گزاره است. علم صائب، تفسیر خلقت و فعل الهی اس...
full textعلم دینی از منظر آیت الله جوادی آملی
چکیده دیدگاه استقلال دو حوزهی علم و دین از یکدیگر بر آن است تا از یک سو به تعارض این دو حوزهی معرفتی پایان دهد و از دیگر سو، بر نقش علم در اداره عرصههای غیر اختصاصی دین تأکید ورزد. استاد جوادی آملی جداانگاری علم و دین را محصول تصوری ناصواب از علم و دین، و تبیین نسبت واقعی علم و دین را در گرو تعیین جایگاه عقل در درون هندسه معرفت دینی میدانند. در این دیدگاه عقل، همگام با قران و سنت، تأمین...
full textحدوث و قدم زمانی عالم (بررسی آرای حکیمان معاصر، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی، و آیت الله مصباح یزدی)
حدوث و قدم زمانی عالم، از کهن ترین مسائل فلسفی است. صدرالمتألهین بر اساس حرکت جوهری وتجدد مداوم عالم، پاسخی جدید به این مسأله داده است. گفته های فیلسوفان معاصر این مکتب، گامی در تنقیح و پرورش نظریۀ صدرایی است؛ اما در این سخنان اختلاف نظرهایی دیده می شود. در این نوشتار، نظریات حکمای فرزانۀ معاصر، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی تبیین، بررسی و نقد می شود. این نقد و بررسی...
full textاصول روش تفسیری آیت الله جوادی آملی
مسألۀ اصلی این مقاله، «استخراج روشهای تفسیری حاکم بر دیدگاه آیتالله جوادی آملی» است. به این منظور، کتابهای مختلف ایشان با روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی شدهاند. هدف این مقاله تبیین چهار اصل «مؤلفمحوری»، «روشمندی»، «مانع نبودن فاصلۀ تاریخی» و «لزوم پرهیز از تأثیر پیشفرضها» در روش تفسیری ایشان است؛ اصولی که تا حدودی در «هرمنوتیک کلاسیک» نیز در نظر گرفته میشوند. ایشان اصل روشمندی را در خدمت م...
full textمفهوم ضرورت در نظریۀ اخلاقی آیت الله مصباح یزدی
نظریۀ آیتالله مصباح یزدی دربارۀ باید و نبایدهای اخلاقی به نظریۀ ضرورت بالقیاس الی الغیر مشهور است، زیرا خود ایشان بهصراحت بایدهای اخلاقی را بر اساس مفهوم ضرورت بالقیاس الی الغیر تبیین کردهاند. برخی اندیشمندان بر این نظریه اشکال کردهاند که باید اخلاقی نمیتواند تحت مفهوم «ضرورت بالقیاس الی الغیر» قرار گیرد. هدف این مقاله تبیین نظریۀ آیت الله مصباح و بررسی اشکال وارد شده است. این بررسی با ر...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023